کتاب کوهستان خون آشام درباره ی دارن شان نوجوانی است که عاشق عنکبوت هاست. او یک نیمه شبح است. اما از ابتدا اینگونه نبوده در واقع او یک انسان معمولی بوده است. او در اثر دزدیدن عنکبوت یک خون آشام به خون آشام تبدیل شد. با اینکه در مقابل خوردن خون خودداری می کرد اما سرانجام با خوردن خون به خون آشام تبدیل شد.
هر ۱۲ سال یک بار بیشتر پادشاهان و ژنرالها برای تشکیل انجمن در کوهستان خون آشام ها گرد هم می آیند. پس از پیادهروی طولانی و مشقتبار دارن شان به کوهستان آقای کرپسلی، هارکات مولدز، گیونر پرل و چهار گرگ می رسد. او برای ملحق شدن به دنیای غیر مردگان باید خود را اثبات کند. آن ها برای او آزمون های سنگینی به نام آزمون های ورودی مقرر کردند. پنج آزمون که او باید آنها را با موفقیت پشت سر می گذاشت.
بخشی از کتاب کوهستان خون آشام
بعد از صبحانه، من و آقای کرپسلی که حسابی در مسیر کثیف شده بودیم، به حمام رفتیم. آقای کرپسلی به من گفت که ما اینجا خیلی به حمام نمی رویم اما حالا ضروری بود. تالار پرتا وین – گرال گودال بزرگی با قندیل های یخی و دو آبشار بود. و این دو در کنار هم در سمت راست در ورودی ساخته شده بودند. . آبشار از بالا به پایین به حوضچه دست ساز خون اشام ها می ریخت. در ادامه به گودالی در انتها تالار می ریخت و از آنجا به رودخانه های زیرزمینی راه می یافت. آقای کرپسلی صدایش را بالاتر برد تا در میان سر و صدا آب شنیده شود و گفت : نظرت درباره این آبشارها چیست؟ ک
گفتم: زیبا هستند اما حمام کجاست؟
اقای کرپسلی پوزخندی زد و همانجا که بودیم، اشاره کرد.
فریاد زدم و گفتم: امکان نداره! آب یخ زده!
آقای کرپسلی لباس هایش را درآورد و گفت: درسته، اما هیچ حمام دیگری اینجا وجود ندارد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.