فئودور میخایلویچ داستایفسکی (1821-1881)، نویسنده مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه است. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. همیشه شوهر
داستایفسکی کتاب همیشه شوهر را در فاصله بین نگارش رمانهای ابله و جن زدگان نوشت. او در این سال ها دوران اوج زندگی هنری اش را طی می کرد، اما به لحاظ مالی و روحی در وضعیت بدی قرار داشت. برخی منتقدان هم زمانی نگارش کتاب حاضر و جن زدگان را عاملی در مهجور ماندن آن می دانند و معتقدند که داستایوسکی بخش اعظم توجه خود را معطوف آن کرده بود و این کتاب بیش تر در حکم امرار معاش بود. هرچند بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که این اثر را می توان شاهکار رمان های کوتاه او نامید.
در همیشه شوهر مشابهت های مشترک آثار داستایفسکی به وضوح قابل رؤیت است. در این رمان نیز مانند دیگر آثار، داستایفسکی به بررسی دقیق اوهام شخصیتهاش می پردازد. به قول میخائیل باختن، نظریه پرداز روس، شخصیت های او همواره با اوهام خود سر و کله می زنند و توهم انسان ها شالوده اصلی بسیاری از داستانهای اوست. در بخشی از رمان می خوانیم:
ناتالیا واسیلیونا از آن دسته زنانی است که گویی برای بی وفایی و خیانت زاده شده اند…
ولچانینف نه تنها اعتقاد داشت که چنین تیپ زنانی وجود دارند بلکه برایش مسلم بود مرد هایی هم هستند که مناسب این زن ها باشند… به نظر او سرشت این مردها به گونهای است که می شود آنها را همیشه شوهر نامید…
این مردها به دنیا می آیند که زن بگیرند و پس از ازدواج بلافاصله به زیردستان زنانشان بدل شوند… همان طور که نمی توانند چون گاو پیشانی سفید نباشند و جلب توجه نکنند اما خودشان هرگز چیزی از این موضوع نمی دانند و هرگز هم از اقتضای طبیعت خود آگاه نیستند و حالا یکی از همین همیشه شوهر ها پس از مرگ همسرش به سراغ رقیبش ولچانینف میآید تا حسابش را با او تسویه کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.