این کتاب یکی از پرفروش ترین و محبوب ترین کتاب های نیویورک تایمز، و رتبه ی اول فروش سال 2017 را از آن خود کرده است. این کتاب رمان از دسته کتاب های داستان انگلیسی ست که روایتگر سال 1590 در لندن است. قسمتی از کتاب احمق ها و فانی ها به این صورت است: Fools and Mortals
خداوندا! این فانی ها چه احمقانی باشند؟ حق با جناب لرد بود. کاری که ما انجام می دهیم بی معنی است بی معنی. ما کار نمی کنیم، بازی می کنیم، ما بازیگر هستیم. یک خانه ی بازیگری داریم … احمق ها و فانی ها
درواقع جورج کارگردان نمایش های زنده است که نمایشی گفتمانی تشکیل داده و هنری لانمن، صاحب تماشاخانه ی {پرده} می باشد. ریچارد را که بازیگر نمایش است وسوسه کرده تا جرج را ترک نماید. جرج تلاش خواهد کرد تا او را منصرف کرده و شو ‘جناب لرد’ برای او ساخته شده است. احمق ها و فانی ها
قسمتی دیگر از این کتاب اینگونه جلو می رود که:
افرادی هستند که ادعا می کنند علیاحضرت الیزابت، در پناه خداوند ، ملکه ی انگلستان، فرانسه و ایرلند، اجازه نمی دهند که ساعت ها در قصرهاشان ضربه ای بنوازند. زمان اجازه ندارد که برای ایشان بگذرد. ایشان زمان را شکست داده اند. ولی آن ساعت ضربه هایش را نواخت. من آن را به خاطر داردم. تعداد زنگ ها را شمردم. نه زنگ… بعد، قاتل من ضربه اش را زد…. و من مردم.
در قسمتی دیگر از کتاب خود به این صورت می نوازد:
“پشت میزش در زیر پنجره نشسته بود و می نوشت: با این که به من نگاه نمی کرد ، ولی ادامه داد «مردم دیگر….شغل مردم دیگر. آنها کانال حفر می کنند، چوب اره می کنند. سنگ روی سنگ می گذارند، مزرع را شخم می زنند. آنها حصار می سازند، خیاطی می کنند، شیر می دوشند، کره می گیزند ، نخ می رسیند، آب از چاه می کشند…» آنها کار می کنند. حتی لرد هانسدون هم کار می کند. او یک سرباز بود. حالا مسئولیت سنگینی در مقابل ملکه دارد . تقریبا همه کار می کنند، برادر ، به غیر از ما… ما بازی می کنیم «کاغذ را به کناری لغزاند و یک صفحه ی سفید از روی دسته برگه های کنار میزش برداشت. سعی کردم ببینم که چه می نویسد. ولی به روی کاغذ خم شد و آن را با شانه هایش پنهان کرد.»” احمق ها و فانی ها
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.